اتاقهای اضافه و شانس دوباره؛ داستانی درباره Airbnb و یکی از میزبانهایش
ملاقات و گفت و گو با Hyang-Geum یک میزبان کرهای در کره ؛ کسی که از طریق میزبانی یا Hosting در سایت Airbnb به اهداف و خوشی های جدیدی در زندگی خود دست پیدا کرده است. خوشحالیم که می توانیم داستان او را با کلمات و حرف های خودش ، با شما نیز به اشتراک بگذاریم و از این طریق بیشتر درباره Airbnb بدانیم .
شاد ترین لحظات زندگی من همین روزهایی است که منتظرم تا مهمانان به خانه من بیایند و با من در خانه ام دیدار کنند. این شادی همان هیجان شناختن آدم هایی است که از قسمت های مختلف دنیا به دیدار من آمده اند . و همان غروری است که به من دست می دهد، وقتی می بینم مهمانم از غذایی که برایش آمده کرده ام خوشش آمده است . این ها باعث میشود که من لبخند بزنم .
وقتی همسرم طی یک حادثه ناگهانی فوت کرد ، به شدت احساس ناامیدی میکردم . آن زمان، مطمئنا حس پوچی و تنهایی ناشی از فقدان اون وجود داشت، اما مسائل و نگرانی های افتصادی هم بود و من نمیتوانستم آن ها را نادیده بگیرم. مخصوصا اینکه من برای مدت طولانی یک زن خانه دار بودم ، هیچ درآمد و فعالیتی هم در اجتماع نداشتم.
وقتی بچه ها از خانه بیرون می رفتند و من در خانه تنها می ماندم، احساس تنهایی میکردم ؛ و احساس گیجی، مثل احساس یک دختربچه مدرسه ای . بعدا یکی از همسایه های نزدیکم ، درباره Airbnb با من صحبت کرد و آن را به من معرفی کرد . این سرآغاز میزبان شدن من و چگونگی کنترل کردن هزینه ها و مسائل اقتصادی پس از مرگ همسرم شد . درآمد حاصل از به اشتراک گذاشتن دو اتاق خالی خانه ام ، برای پرداخت هزینه هایم بسیار کمکم کرد . اتاق های خالی خانه ی من حالا با گرما و حضور انسان هایی پر شده است که معمولا بچه ها و دوستانم را دوست دارند ؛ و این مسئله باعث شده است که دیگر احساس تنهایی نکنم.
معمولا می گویند که لازم نیست شما به عنوان یک میزبان ، آمادگی خاصی داشته باشید یا کار خاصی انجام دهید ؛ ولی من میخواستم که هویت مشخصی برای میزبانی و پذیرایی به خانه ام بدهم . بنابراین من شروع به کاشت گل و گیاه کردم و یک حوض کوچک هم داخل ایوان خانه ساختم . اوایل هر درخت و گلی که دوست داشتم را میکاشتم اما بعدا درخت ها و گل هایی را برای کاشت انتخاب کردم که مناسب زمان خودش از سال باشد .
تمام عشق علاقه ام را صرف باغبانی ومیزبانی از مهمان ها و توریست ها کردم و طبیعتا، همانطور که زمان میگذشت هردو به موازات هم به خوبی سامان دهی و بهتر می شدند. منوی صبحانه را به چیزی تغییر دادم که مهمانان و توریست ها بیشتر دوست داشتند . همچنین یک تور پیاده روی در محله گذاشته ام که از دریاچه Seokchon تا محله Lotte World را شامل می شود و بین راه نیز مجموعه ای از چیزهای جالب برای تماشا آماده کرده ام .
آشنایی با Airbnb و دانستن درباره Airbnb باعث شد که من استعداد پنهان خودم درباره میزبانی و همراهی مهمانان و توریست ها را کشف کنم . در طول مدت میزبانی کردن ، من احساس استقلال و قدرت بیشتری می کنم .
درباره اینکه به عنوان یک میزمان و راهنمای داوطلب چه کاری انجام دهم تا مهمانانم سفر و ماجراجویی شادتر و لذت بخش تری داشته باشند بسیار خیال پردازی میکنم. بسیار از مسافران و توریست ها فقط در سئول می مانند و این خیلی بد است . در این صورت آن ها نمی توانند قسمت های دیگر کره را ببینند . مسافران و توریست ها می توانند تجربه های بیشتری درباره سنت و فرهنگ کره داشته باشند، اگر از مناطق کوچک تر و محلی و بی حاشیه و آرام دیدن کنند .
هر روز به راه هایی فکر میکنم که برای خارجی ها تجربه های متفاوت تر و خاص تری به وجود بیاورم . بعد از اینکه میزبانی را در Airbnb شروع کردم ، تغییرات زیادی در درون من شکل گرفت : من صاحب زندگی خودم هستم و واقعا زندگی میکنم . بسیار احساس اعتماد به نفس میکنم که بدون تکیه و وابستگی به دیگران زندگی شاد و خوبی دارم . من متوجه شده ام که هیچوقت برای به دست آوردن اعتماد به نفس دیر نیست.
پیوندهای مرتبط :
ثبت ديدگاه